مهر 27, 1403
 
 

پاییز و پرواز

1403
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

آرزو زینلی: رنج، همیشه فقط تو را منزوی، افسرده، غمگین و دلسرد نمی کند

وقتی درد میکشی

وقتی در سکوت اغواگر شب آرام و بی صدا در درونت اشک می ریزی

فقط دلمرده و دل خسته نمی شوی

گاهی رنج گاهی رنجِ بی انتها

تو را شاعر می کند

به نظرِ من

تمام شاعران دنیا

بهترین اشعار و غزل هایشان را

در عمق رنج هایشان سروده اند...

آرزو/پایئز/۴۰۲

جلاد خود می شوی

وقتی روحت از کلاف سردرگم زندگی آویزان است

وقتی،ته مانده ی نفس هایت جا مانده ی حرف های نگفته را سِکسِکه می کند

وقتی،چشمانت معنای کلام نگاه را می خواند و

ترجمان شب های بی قراریت خلاصه می شود

میان واژه های سکوت چشمهایش

جلاد خود می شوی

همانجا وسط ماندنی ترین دیالوگ زندگی

همانجا که عشق جاری بود

جایی که دیگر زبان صداقت بریده شد

همانجا که رویاهایت مثل تل آوار روی سرت فرو می ریزد

جلاد خود می شوی...

آرزو/پایئز/۴۰۲

بال و پرت میدهند

پرواز را که آموختی

وقتی پریدنت را دیدند

از بلندترین نقطه ی آسمان تو را می زنند

درست از همان جایی که زخمی نمی شوی

با زخمهایت جان می دهی

و اینبار با چشمهایشان جان دادنت را به تماشا می نشینند

اینجا سقوط تو نیست

سقوط انسانیت است

مرگ تو نیست جان دادن معرفت است

می فهمی چه می گویم...

آرزو/پایئز/۴۰۲