برای من صدای انقلاب، صدای جوانکی است که شب ها..حتی بعد از سکوتی که مدت ها شهر را فراگرفته از عمق درونش...خیابان مارا به لرزه می اندازد...
صدایی که ناگهان همه را بیدار می کند
و پنجره های خاک گرفته را هم صدا می کند...
فریاد انقلابی که هرچند با آن هم صدا نشده ام...
اما با هر فریادش آرزو می کنم مرگ بر های او بی هم صدا نماند...
برای من انقلاب و شعله های کم سوی آن همین فریاد سرشار از قدرت است...